صنایع دستی یکی از مهم ترین محمل های انتقال فرهنگ و تمدن هر جامعه

به نقل از ایسنا «صنایع دستی یکی از نامهایی است که در دورۀ معاصر بر هنرهای مهارت مداری نهاده شده که در فرهنگ بینالمللی «handicraft» نامیده میشود. این نام برگرفته از دو بخش «صنایع» و «دستی» است. واژهی صنایع که جمع مکسّر صنعت و صناعت است تا پیش از انقلاب مشروطه در حکم فعالیتهایی بود که امروزه به طور عام هنر خوانده میشوند. تألیفهایی مانند «رسالۀ صناعیه» اثر میرفندرسکی، متفکر و دانشمند برجستۀ عصر صفوی که به بررسی وضعیت هنرهای آن دوران میپردازد صحّهای است بر این امر.
با ورود مدرنیته به ایران، سیلی از واژگان فرنگی اعم از فرانسوی، انگلیسی، آلمانی و ... به درون زبان فارسی سرازیر شد که علت این موضوع را باید در ترجمههای شتابزده و البته لازم آن زمان دانست. در ابتدا، برخی از مترجمین آن زمان در برابر «art»، صناعت یا فن را میگذاشتند، اما سرانجام واژۀ قدیمی «هنر» که منابع زبانشناختی قدمت آن را تا دورۀ هخامنشی و حتی پیش از آن به عقب میبرند، در برابر « art» قرار گرفت. فرنگیان برخی از هنرهای کاربردی را نیز «handicraft» نامیدند و از آنجا که این هنرها با صناعات قدیمی و سنتی تطابق بیشتری داشت، در برابر این اصطلاح، واژۀ صنایع دستی قرار گرفت که برخی از محققان آن را هنرهای صناعی نیز مینامند.
صنایع دستی یکی از مهمترین و اصلیترین محملهایی است که بشر توسط آن، مبانی فرهنگی و تمدنی خود را ثبت و منتقل میکند و در اصل، صنایع دستی و هنرهای سنتی حاملان و معرفان فرهنگی و تمدنی جوامع خود شناخته میشوند.
از نظر اقتصادی نیز صنایع دستی نقشی مهم در زمینۀ خودکفایی ایفا میکنند، به ویژه در ساختار اقتصاد مقاومتی که میتواند رکن اساسی قلمداد شوند. زیرا با کمترین امکانات و در آموزشی کوتاه مدت، بیشترین بازده را ارائه میدهند. جالب اینکه اقتصاددانان امروز، آیندۀ اقتصاد جهان را وابسته به هنر و صنایع دستی میدانند و معتقدند حجم عظیمی از مبادلات تجاری و بازرگانی بازارهای آیندۀ جهان در تسخیر صنایع دستی و هنرهای سنتی خواهد بود.
از نظر اشتغالزایی نیز صنایع دستی از مهمترین زیرساختهای جامعه به شمار میرود و همان طور که قبلاً اشاره شد، میتواند در مدتی کوتاه و با آموزشی فشرده و تأمین مواد اولیۀ ارزان و موجود، بهترین و بیشترین بازده را داشته باشد. همین امر موجب تقویت بازارهای داخلی و به تبع آن حضور قدرتمند و برجسته در امر صادرات و بازارهای جهانی میشود که درآمد و ارزآوری سرشاری خواهد داشت؛ ضمن اینکه احیاء هنرهای سنتی و صنایع دستی از یاد رفته نیز میتواند اعتباری تحقیقاتی و تاریخی برای کشور به ارمغان آورد.
صنایع دستی و البته اغلب هنرهای سنتی ایران در قرن اخیر به علل عدیده از جمله ورود صنعت ماشینی، تکیه بر درآمد ناشی از صادرات نفت، عدم معرفی کامل و تبلیغات مناسب در کنار ورود سریع و نیرومند هنرهای غربی و مبانی نظری آنها به ایران و عدم توجه مردم، به ویژه جوانان به استادان و پیشکسوتان هنرهای سنتی و صنایع دستی و فوت استادان و پیشکسوتان که یونسکو آنان را گنجینههای زندۀ بشری مینامد، روی به ضعف نهاد و اغلب سیاستگذاریها و حمایتها که در اکثر موارد فقط بر احیاء صوری متمرکز بود و توجهی به مبانی نظری و به کارگیری آنها نداشت، نیز نتوانست کار چندانی از پیش ببرد. اما با پیروزی انقلاب اسلامی و مطرح شدن هنر اسلامی، توجه به صنایع دستی مجدداً در مرکز توجه قرار گرفت تا جایی که در دهۀ ۶۰ خورشیدی، ایران بسیاری از بازارهای صنایع دستی کشورهای اروپایی را در اختیار داشت و از این طریق به طور بی سابقهای اشتغالزایی پدید آمده بود.
تأسیس رشتههای دانشگاهی فرش، پژوهش هنر، کتابت و نگارگری، صنایع دستی و هنر اسلامی نیز کمک شایانی برای ترویج صنایع دستی و هنرهای سنتی به شمار میرفتند. اما متأسفانه در سالیان اخیر به علت بیتوجهی و عدم رسیدگی لازم، مجدداً وضعیت صنایع دستی و هنرهای سنتی روی به وخامت نهاده و بسیاری از کشورهای دور و نزدیک که در این امر سرمایهگذاری و پژوهش کرده بودند، توانستند جای ایران را در بازار بسیاری از کشورها بگیرند.
اهمیت صنایع دستی به اندازهای است که دهم ماه جون (Jun) به مناسبت تشکیل شورای جهانی صنایع دستی گرامی داشته میشود. در ایران، این روز با بیستم خرداد ماه مصادف است.»