برگزیدگان جشنواره سیمرغ؛ «کی بشه...» ترانهای از رضا محمودی خورندی
در آستانه برگزاری دهمین جشنواره بینالمللی سیمرغ به معرفی آثار برتر این جشنواره در دوره پیش میپردازیم.
به گزارش مفدا، دهمین جشنواره بینالمللی «سیمرغ» با شعار «سالم زیستن، هنر است» در پنج بخش تئاتر، فیلم، ادبی، هنرهای تجسمی و موسیقی، تابستان امسال در شهر تهران برگزار میشود. در اینجا متنی از رتبه سوم شعرنو در بخش فرهنگ سلامت نهمین جشنواره بیناللمللی سیمرغ، رضا محمودی خورندی، دکتری حرفهای پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله را باهم میخوانیم.
«کی بشه...»
کی بشه این عروسک خونگی
از خونه در بره، خیابونی شه
کی بشه باهام که قدم میزنی
هوای کل شهر بارونی شه
کی باشه پای کله شقیامون
اهل محله همه روضهخون شن
کی بشه که دوستای دور و نزدیک
ضامن وام ازدواجمون شن
همینا که کارا و غیبتاشون
راه رسیدن به چشاتو بسته
پیرزنایی که دعاشون زده
طلسم هرچی حرمته شکسته
کی بشه اونقدی قوی بشم که
نذارم از تو زندگیم کم بشی
کی بشه نذر و حاجتام بگیره
معجزه شه، بیای عروسم بشی
کاشکی واسه عروسکشون تموم
مردم بیچاره رو بدخواب کنیم
کاش یکی از عکسای اون شبا رو
واسه اتاق خوابمون قاب کنیم
کی بشه دنیا رو بپات بریزم
کی بشه عشقم همه چیزت بشه
یعنی میشه یه روز بیاد که اسمم
طرح قشنگ سینهریزت بشه
کی بشه وقتی اسممو میبری
گوش زمین و آسمون کر بشه
کی بشه با صدای خندهی تو
حالم خراب باشه، بهتر بشه
تا که بیای کنار من بشینی
غصه و غم ازم فراری بشه
کی باشه که با حالت تهوعت
از چشام اشک شوق جاری بشه
فکر بکن که بچهدارم بشیم
چشاش بره به تو و لبهاش به من
رنگ میگیره زندگیمون تازه...!
شانس بیاریم دوقلو هم بشن
کی بشه موهاتو برام مش کنی
من ولی اصلاً متوجه نشم
قهر کنی، ناز کنی، خسته شی!
با روی باز تو مواجه نشم!
با ابروهات شیرین بشی، تلخ شی
از بیحواسیم عصبانی بشی
بهم بگی: «چن دفه گفتم آخه!«
بهم بگی میخوای روانی بشی
با خواهرم بحث کنی یه وقتی
با خواهرت بشینی غیبت کنی
حرفا رو طعنهدار حس کنی و
از مادرم بیای شکایت کنی
به بوی جورابام، به ژولیدگیم
به کارای سرخودم گیر بدی
واسه خودم برنامهها بریزم
تو دونهدونهشونو تغییر بدی
از کوره گاهی موقعها در برم
دیوونه شم، مردونگیم گل کنه
مرد تو صبر ایوب نداره
ممکنه که نشه تحمل کنه
با هم دیگه فکر کنیم، ببینیم
چه چیزی واسه هر دومون بهتره
به نوههامون کلی چیز یاد بدیم
کی بشه سنی ازمون بگذره
عصای هم بشیم تو اوج سختی
پیر بشیم، کمیتمون لنگ شه
از دوری بچهها دلخور بشیم
واسه نوهها دلمون تنگ شه
خیره بشیم به هم تموم روز و
اشک بشم رو صورت کویرت
مثل قدیم نق بزنی ولی من
ذوق کنم برا صدای زیرت
برای زندگی، نفس کشیدن
کی بشه که تنها دلیلت بشم
هرچی بهم بگی، بگم: «رو چشمم»
شوهر خوب زنذلیلت بشم
کی بشه... بسه دیگه پاشو، بسه!
دلت تو غصهها اسیر میشه
این روزا خیلی توی فکری پسر!
پاشو کلاست داره دیر میشه