به مناسبت درگذشت پرویز مشکاتیان؛ شهاب پررنگ آسمان موسیقی
بیآنکه شمشیری برای شیوههای دیگر از رو بسته باشد. ساز زد و ساخت و شهابوار جانش را در ردّ پررنگی که بر آسمان هنر موسیقی انداخت، صرف کرد. جانش مصرف گزیدهکاریهایش در سه دهه اول زندگیاش شد. در نیشابور به دنیا آمد، و در رود جاری موسیقی خانگی شناور شد؛ پدرش، «حسن مشکاتیان»، سنتور و ویولن و سهتار مینواخت.

به گزارش مفدا، همراه پذیرفته شدن در دانشکدهی هنرهای زیبای تهران، خود را همپای جریان اجتماعی-هنری رونده دهه پنجاه و کسانی چون «حسین علیزاده» و «محمدرضا لطفی» دید. از «داریوش صفوت» و «فروتن» و «هرمزی» و «دوامی» آموخت، و در جشنهای هنر شیراز همراه اعضای مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایرانی برنامهها اجرا کرد. دوبار «جایزه موسیقی باربد» را ربود. وقتی «بیست قطعه برای سنتور» را منتشر کرد کمتر کسی تصور میکرد که در کمتر از یک دهه «پرویز مشکاتیان» با انتخابهایش به تأثیرگذارترین موسیقیدان دهه شصت بدل شود؛ او بههنگام خود را از سیاست کنار کشید، مهاجرت نکرد، ماند، ساخت و چندان در مهآلودترین سالهای تاریخ و هنر صدسال گذشته، هفتسال اول دههی شصت، آثار شنیدنی و جاودان تولید کرد که نامش همخانه زنده نگهداشتن چراغ سنتور و موسیقی ایرانی، به همراه «محمدرضا شجریان» و «گروه عارف»ای که سر پا نگه داشت، شد.
«برآستان جانان»، «بیداد»، «سرّ عشق»، «نوا» و «دستان» پنجسال شوق شنیدن و ذوق را در مخاطبان موسیقی ایرانی زنده نگهداشتند و آنقدر آثار استخوانداری بودند که اگر شعلهشان نبود، شمع آن شادروان برپا شده در دهههای چهل و پنجاه، تن به قیچی پولاد میداد و شاید جز آتش زیر خاکستری از آن برجا نمیماند. او نقش بهسزایی در شناساندن موسیقی ایرانی در اروپا و آمریکا ایفا کرد و با کنسرتهای درخشان و متنوعی در دهه شصت و هفتاد همراه گروه عارف و محمدرضا شجریان مخاطبین گستردهای برای آن موسیقی پدید آورد. شناخت نسبی او از ادبیات کلاسیک فارسی مایه ساختن تصنیفهایی شنیدنی و تأثیرگذار شد همچنانکه صدای تنظیمها و گروهی که سرپرستی میکرد به تمبر و ویژگیهایش رسیده بود.
مشکاتیان هرچند زود و حسرتبار، اما با تأثیر بسیار بر جوانب مهمی از موسیقی ایرانی، چشم از جهان فروبست. بیش از هر چیز شاگردان بسیار تربیت کرد، قطعات پرشمار ساخت و شوق و ذوق موسیقی، دغدغه والایش بود.